یوزپلنگ ایرانی یکی از نادرترین گربه سانان جهان است که در طبقه «در آستانه انقراض» در فهرست سرخ قرار دارد. این جانور تا ابتدای قرن بیستم از شبه قاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و ایران تا شبه جزیره عربستان و سوریه پراکنده بود ولی امروزه بیش از سه دهه است که ایران آخرین پناهگاه یوزپلنگ در دنیا به شمار میرود

بشر هزاران سال در پی آن بوده است که خود را در مکانی خارج از قلمرو طبیعت جای دهد. امروزه، بسیاری از مردم هنوز این راه را ادامه میدهند که بشر را به عنوان موجودی جدا از طبیعت در نظر آورند و روی این طرز فکر اصرار میورزند که ما هر آنچه را که مطلوب طبعمان باشد میتوانیم انجام دهیم. شاید چنین طرز فکرهایی باعث انقراض بسیاری از گونهها شده است.
حیات وحش ایران گونههای گیاهی و جانوری و زیستگاه طبیعی آنان را دربرمیگیرد. یکی از معروفترین گونههای جانوری ایران آخرین گونه یوز آسیایی است که یوز ایرانی هم خوانده میشود و امروزه فقط در ایران یافت میشود. ایران گونههای شیر و ببر مازندران را در اوایل قرن بیستم از دست داده است .
واژه یوزپلنگ یکی از واژههای اصیل ایرانی است که از ترکیب دو کلمه یوز و پلنگ حاصل شده است. یوز بن مضارع مصدر یوزیدن به معنای جستن، جهیدن و طلب کردن بوده و از این رو یوز پلنگ، به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن میگیرد. یوزپلنگ در دشتهای باز و تپه ماهورهای واقع در مناطق استپی و بیابانی و نیمه کویری و زیستگاههای باز دیگری که طعمه در آن وجود داشته باشد دیده میشود. زیستگاه عمده یوزپلنگ در ایران دشت کویر است که بخشهایی از استانهای کرمان، خراسان، سمنان، یزد، تهران و مرکزی را در بر میگیرد. اکنون این ناحیه وسیع استپی و بیابانی به آخرین پناهگاه یوزپلنگ آسیایی مبدل شده است که این موضوع حفاظت از یوزپلنگ را دو چندان میکند.
تا پیش از جنگ جهانی دوم، جمعیت یوزپلنگ در ایران حدود ۴۰۰ فرد بود که تقریباً در تمام مناطق استپی و دشتی نیمه شرقی کشور و بخشهایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده میشد. ولی ورود جیپ پس از جنگ سبب شد که جمعیت این حیوان روبه کاهش گذارد که دلیل اصلی آن بیشتر به خاطر کشتار گسترده طمعههای مورد علاقه یوز بوده است. در سال ۱۳۳۱ خورشیدی، کانون شکار وقت ایران یوزپلنگ را حمایت شده اعلام نمود. در اواسط دهه ۱۳۵۷، جمعیت یوزپلنگ در ایران۲۰۰ تا ۳۰۰ فرد برآورد شد. در آن زمان، قلمرو یوزپلنگ تقریباً تمام مناطق کویری نیمه شرقی کشور را در بر میگرفت که از جمعیت انسانی کمی برخوردار بود. دراواخر دهه ۱۳۵۷، حفاظت از حیات وحش برای چند سال دچار اختلال شد. اکثر مناطق به وسیله دامداران اشغال و دشتهای هموار و استپها جولانگاه ماشینها و موتورسیکلتهای قدرتمند صحرایی شد که گونههای بیابانی همچون آهو، جبیر، گورخر و همچنین یوزپلنگ را تعقیب و شکار میکردند.
پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی کار خود را به طور رسمی درسال ۱۳۸۰ ایران آغاز نموده است
یوزپلنگ از بسیاری از مناطق زیست خود ناپدید و محدوده پراکنش آن به بعضی مناطق دور دست محدود میشد که دارای طعمه کافی و امنیت نسبی بود. شکار غیرمجاز طعمههای یوزپلنگ و از دست دادن زیستگاه به واسطه حضور دامهای اهلی و سگهای گله، احداث معادن و توسعه شبکه جادهها تا حدود ۱۰سال پیش نیز همچنان نسل آخرین بازماندههای این جانور را در کشور به شدت تهدید میکرد. به طوریکه تعداد این جانور کمتر از ۴۷ فرد به شمار میرفت. سرانجام از ابتدای۱۳۸۰، پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست کار خود را به طور رسمی در ایران آغاز نمود و همزمان، نهادهای غیردولتی نیز با هدف حفظ این گونه در کشور، تلاشهای گروهی خود را شروع کردند.
به طور کلی عواملی که بقای یوزپلنگ آسیایی را در ایران تهدید میکند میتوان به دو دسته تهدیدهای زیستگاهی و تهدیدهای غیرزیستگاهی تقسیم کرد.
تهدید زیستگاهی، تخریب و به همریختگی زیستگاه و نا امن شدن پناهگاههای حیات وحش ریشه در عوامل گوناگونی دارد. توسعه کشاورزی و صنایع اسکان انسانها، معدن کاوی و سایر طرحهای زیربنایی در اکثر زیستگاههای طبیعی کشور تغییراتی را بهوجود آورده است. افزایش تعداد دام بدون توجه به ظرفیت محیط و فصل مناسب در تخریب گیاهان نقش مؤثری داشته و این به نوبه خود به از بین رفتن سم داران وحشی که مهمترین طعمه یوزپلنگ هستند منتهی شده است. تقریباً تمامی مردم روستایی ساکن در زیستگاه یوزپلنگ آسیایی، بز، گوسفند و شتر پرورش میدهند، این مسأله مدت زیادی به مانعی در حفاظت از حیات وحش تبدیل شده است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه وجود آب در زیستگاه اصلی یوز یک موهبت محسوب میشود دام و به خصوص شتر وقتی سر آبشخور یا چشمه میآیند آن را اشغال میکنند و دیگر یوز و طعمههایش به آنجا نمیروند در نتیجه طعمههای یوز یا مهاجرت میکنند یا میمیرند و به دنبال آن زندگی یوز هم تحت تاثیر قرار میگیرد. از طرف دیگر فرایند تبدیل زمین به بیابان، بیابانزایی بسیاری از مناطقی را که یوزپلنگ درآن زندگی میکند از بین برده و مناطق وسیعی را به محیطی تخریب شده که دارای ارزش اقتصادی یا حیات وحشی اندکی هستند، تبدیل کرده است.
تهدید غیر زیستگاهی، شکار مستقیم وحوش در ایران با وفور فزاینده سلاح گرم و استفاده از خودرو برای شکار افزایش یافته است. اکثر شکارچیان غیر قانونی از اهمیت یوزپلنگ و طعمههای آن در نظام بوم شناختی آگاه نیستند و شکار غیر قانونی در نظر آنها جرمی ناچیز به حساب میآید، علاوه بر شکار غیرقانونی سالانه حدود یک میلیون مجوز شکار با سهمیه ۳۰۰ گلوله به طور رسمی صادر میشود. باید به تمامی این تهدیدها بهرهبرداری تجاری از گونههای خاص را نیز افزود که به صورت بیرویه ادامه دارد.
یوز پلنگ ایرانی به طور میانگین بین ۱۲ تا ۱۴ سال در طبیعت عمر میکند
یوز پلنگ ایرانی در تمامی فصول سال قادر به زادآوری بوده ولی اوج جفت گیری آن اواسط زمستان است. پس از یک دوره بارداری ۹۰ روزه، بین ۱ تا ۴ توله به دنیا میآورد. تولهها تا سن حدوداً ۱۸ ماهگی از مادر مستقل شده و در سن ۲ تا ۳ سالگی قادر به زادآوری هستند. آنها به طور میانگین بین ۱۲ تا ۱۴ سال در طبیعت عمر میکنند.
پروژه حفاظت از یوزپلنگ ایرانی، با همکاری برنامه توسعه سازمان ملل و سازمان حفاظت از محیط زیست در سال ۲۰۰۱ شروع به کار کرد. برای کار مطالعاتی و حفاظتی، ۵ منطقه انتخاب شد که گمان میرفت ۸۰ درصد یوزهای ایران در آن مناطق پراکنده باشند. هدف از این طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، به تبع آن مجموعه حیات وحش کمیاب و در معرض انقراض مربوط و زیستگاه طبیعی آنها درجمهوری اسلامی ایران است که با حمایت و همکاری تشکلهای محلی صورت خواهد پذیرفت. دستیابی به هدف فوق از طریق مدیریت مشارکتی، آموزش و آگاه سازی، اقدامات مستقیم در جهت بهبود اجرای قانون و مقررات و پژوهشها ممکن خواهد بود آموزش به مردم محلی، نصب گردنبند ردیاب بر روی یوز، توجه به این گونه در کتابهای درسی، حمایت تیم ملی فوتبال و تعیین جریمه برای شکار از جمله اقداماتی است که در سالهای اخیر انجام شده است .
یوزپلنگ ایرانی، میراث ملی و طبیعی ما ایرانیان است
یوزپلنگ ایرانی، میراث ملی و طبیعی ما ایرانیان است که حفظ آن در ردیف فرهنگ و زبانمان باید جدی تلقی شود. شاید اگر دیر بجنبیم دشت های ایران دیگر هیچوقت شاهد حضور یوزها نباشد و یوزپلنگ نیز همچون شیر ایران و ببر مازندران که برای همیشه منقرض شدند، از روی کره خاکی محو شود، اما به خاطر داشته باشیم منابع حیات وحش در زمره منابع تجدید شونده است.
کلام آخر اینکه حفاظت از یک گونه در معرض خطر انقراض کاری است که نمیتوان پایانی برای آن متصور شد. زیستگاههای حیوانات در معرض خطر انقراض سالهاست که توسط انسانها به تاراج رفته است. برای حفاظت از تنوع زیستی پیشنهاد میشود:
۱. داوطلب شوید. اگر قادر به ارائه کمک مالی نیستید، از وقت خود مایه بگذارید. بسیاری از سازمانها و باغ وحشها برنامههای داوطلبانه دارند. شما میتوانید به پاکسازی ساحلها، نجات حیوانات وحشی و آموزش و راهنمایی بازدیدکنندگان کمک کنید.
۲. از باغ وحشها، آکواریومها، پارکهای ملی و پناهگاههای حیات وحش دیدن کنید و مطالب بیشتری را از کارشناسان و متخصصان درباره گونههای گوناگون سیارهمان بیاموزید.
۳. علاقه خود را به محافظت از حیات وحش با خانوادهتان به اشتراک بگذارید. به دوستان بگویید که چگونه آنها نیز میتوانند به این کار کمک کنند.
۴. مسئولانه خرید کنید. با خودداری از خرید کلاهای ساخته شده از حیوانات در معرض خطر و اعضاء بدنشان، میتوانید سودآوری قاچاق حیات وحش را متوقف کنید.
۵. زبالهها را درست دور بیندازید. زبالهها منابع طبیعی همه ما را آلوده میکنند.
۶. بازیافت کنید. راههای تازهای برای استفاده از اموالی که در اختیار دارید پیدا کنید. اگر نمیتوانید دوباره از آنها استفاده کنید، بازیافتشان کنید.
۷. مشارکت کنید. چه به محافظت از زیستگاههای طبیعی علاقه داشته باشید و چه به جلوگیری از قاچاق حیات وحش، سازمان مناسبی را پیدا کنید و در فعالیتهای آن شرکت جویید. به عضویت درآیید. مطلع بمانید. فعالانه از سازمان منتخبتان حمایت کنید.